معنی داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب ,, معنی داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب پ, معنی bاaتj، ;kاj lcbj akcbj، psاf /s bاbj، cmd ]dxd psاf lcbj، kpsmf ,, معنی اصطلاح داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب ,, معادل داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب ,, داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب , چی میشه؟, داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب , یعنی چی؟, داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب , synonym, داشتن، گمان کردن شمردن، حساب پس دادن، روی چیزی حساب کردن، محسوب , definition,